نوشته شده در تاريخ دو شنبه 15 مهر 1392برچسب:, توسط بی امید |

 

قسم به جان ننه جان

 

قسم به جان ننه جان این عمل از جانب من نبوده زیرا در این مورد از

بیخ (عرب) هستم  چون نه میدانم (لینک یعنی چه ) و نه اطلاع دارم

به چه کار می اید . بنابراین نوشته گوشه وبلاگ که دستورمیدهد

 اول مارا لینک کنید تا بطور اتوماتیک  شما را لینک کنیم از من

  نیست ! شاید بپرسید مگر تو مدیر وب خود نیستی ؟ بله شیرم 

 ولی به قول مولانا ، شیر بی یال وکوپالم . می پرسید چرا ؟

 خب به این دلیل که من وامثالهم بدون پرداخت هزینه در ملک

 دیگران خانه بنا کرده یم . مدیر محترم سایت که دنیای مجازی

را مفت ومجانی در اختیار ما قرار داده است صاحب اختیار ملک

 خویش است وهرگاه بخواهد (ورود عدوانی ) خواهد کرد و دستوراتی

 برای کاربران صادر خواهد نمود ! به قولی (آنچه سلطان به پسندد

 هنر است ) یا به عبارت دیگر ( چهار دیواری اختیاری) من هم به

 ایشان حق میدهم که هرگاه صلاح بدانند ورود نموده واصلاحاتی

 در خور انجام بدهند . ولی سوالی ذهنم را مشغول نموده است

 وآن این است که اگر مدیران محترم همه سایتها چنین دستوری

 صادر فرمایند ( به قول ننه جانمان )سنگ روی سنگ بند

 نخواهد شد.زیرا از این پس دیگر نه کسی میتواند لیتک نماید 

 نه لینک می شود . زیرا همه می گویند: به جان شما نمی شود اول شما»

که خیلی هم  خوب است و جای تشکر وقدر دانی دارد .چون ما ملتی به

شدت تعارفی هستیم . این پست  را نوشتم که دوستانی مانند

( مریم خانم ) بدانند و آگاه باشند که من به هیچ وجه مقصر نیستم .

پس خواهش دارم قهر نکنید و کما فی سابق سر بزنید.

   همین ( تماس فرت )

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 14 مهر 1392برچسب: امیدوارم جدی نگیرید , توسط بی امید |

 

   «دل شکستن هنر نمی باشد»

 

 تا توانی دلی به دست آور

                          که دل شکستن هنر نمی باشد

 در این خصوص توسط  فقه ها  ،عرفا، اندیشمندان و حتی

فیلسوفان بسیار تاکید شده است . در واقع گروه نامبرده با

اینکه در موارد بیشماری با هم توافق ندارند دراین مورد

بخصوص با هم همنوا ویکصدا شده اند .

« گر فلک اندخت بین ما شکی

                                    نیست در اخلاقمان شک اندکی »

  نا گفته نماند در این خصوص تمام  ادیان و مذاهب نیز

سفارش نموده اند

 

 مباش در پی خودبینی و ،خدا بین باش

                              که آنچه فرق یزید است وبایزید اینجاست

در شریعت هم تاکید شده که حتی در میدان جهاد هم انصاف

و عدالت را رعایت کنید . اینکه اسلام اصرار دارد نماز حتما به

جماعت منعفد گردد به این خاطراست که مومنین فقط به فکر

بهشت برای خود نباشند درضمن از غم ورنج دیگران نیز آگاه

گردند . فراموش نکنیم راه خانه خدا هم از کوچه امت خواهد

گذشت . خلاصه منظورم از این همه آسمان ریسمان 

بافتن این است که عزیزم، گلم ، نفسم ، این خیلی بد است

 که ما خودمان را اشرف مخلوقات بدانیم ولی به اندازه یک

مورچه به فکر کمک کردن به دیگران جهت رفع مشگلات

نباشیم .به قول خیام 

 روزی که به کوی کوزه گر می گذرم

                                              خود را زمیان کوزه ها میشمرم

زان پیش که گلی به کوزه گر هدیه برم

                                            باید که  یکی کوزه کنون باده خورم

کاری نکنیم که مصداق این شعر شویم .

به طواف کعبه رفتم به درون رهم ندادند

                                    که تو در برون چه کردی که درون خانه آئی

لذا از شما دوستان گرامی خواهش دارم بیائیدکاری کنیم که

در دوران حیات ازمورچه اثر گذارتر باشیم و ثابت کنیم زنده

هستیم وقادریم برای همه پست های این وب یادگاری بنوسیم . 

 

 بر سنگ زدم دوش سبوی کاشی

                                       سرمست بدم که کرده ام ایاشی

 با من به زبان حال می گفت سبو

                                  من چون تو بدم تو نیز چون من باشی

 

 ( لطفا جدی نگیرید . متشکرم   )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در تاريخ شنبه 13 مهر 1392برچسب: آیا شما به من کمک میکی ؟؟؟؟, توسط بی امید |

 

 آیا کسی هست مرا یاری کند ؟

 

 یکی به او بگوید: من از او هیچ توقعی ندارم !

 به او بگوید:زندگیم در همان لحظه ای خلاصه

شده که او از مقابل تنها پنجره اطاقم می گذرد!

یکی به او بگوید: اگر از من هیچ حرکتی که دال

 بر دوست داشتنش باشد نمی بینی به این

 خاطر است که من سالهاست روی این

 صندلی میخکوب شده ام ! سالهاست که تنها

 دلخوشی من همین پنجره ای است که روبه

 کوچه باز می شود . یکی به او بگوید : اگر

  مدتی جواب نامهایش را ندادم به این خاطر

  است که خواهرم از ترس پدرم دیگر برایم

 نامه نمی نویسد !  یکی به او بگوید من قادر

 نیستم دستهایم را تکان بدهم ! یکی به او بگوید

 آنچه از من باقی مانده  صورتی زیبا و چشمانی

  است که مدتهاست به شوق دیدن او هر روز

 از صبح تا غروب به کوچه خیره می شود به

 امید اینکه او از زیر پنجره اطاق من گذر کند

 و دستی برایم تکان بدهد . فقط همین به او

 بگوئید من دوستش دارم همین .

 

 

 

 

نوشته شده در تاريخ شنبه 13 مهر 1392برچسب: محض رضای خدا ،یکی به من جواب بده , توسط بی امید |

 

  تو نمیدونی چرا ؟

 

 دل من باز بیقراره تو نمیدونی چرا ؟

 

 دوباره در انتظاره  تو نمیدونی چرا ؟

 

هرچی میگم دلکم او رفته دنبال دلش

 

 دل من باور نداره تو نمیدونی چرا  ؟

نوشته شده در تاريخ شنبه 13 مهر 1392برچسب:ببخش وفراموش کن , توسط بی امید |

 

 عزیرم برگرد توبه کردم

 

 اگر گفتم تو بی مهرو وفائی توبه کردم

 

 اگر گفتم ز هجران و جدائی توبه کردم

 

 مپرس از من که بی تو در چه حالم

 

 اگر گفتم نمی خواهم بیائی توبه کردم

نوشته شده در تاريخ جمعه 12 مهر 1392برچسب:بدون بسم الله, توسط بی امید |

 چرا مثنوی بسم الله ندارد ؟؟؟

 

 مثنوی معنوی اثر فنا ناپذیر مولوی را می توان به حق ، کامل ترین ،

 شورانگیزترین دیوان تصوف وعرفان به زبان فارسی دانست .

 البته باید به قصه های زشت ، کلمات رکیک و مستهجن این

 کتاب نیز اشاره نمود . بی شک این گونه کلمات از مولانا که

 واعظ ، مدرس ، شیخ ،عارف ، عالم وفقیه است آنهم در

 مثنوی بعید می باشد .اگر چه اینگونه سخنان در شعر

 فردوسی ، نظامی ، سعدی ،غزنوی ، شیخ بهایی و

 با شدت بیشتری در دیوان ایرج میرزا نیز وجود دارد . اما

 کاستی مثنوی به قصه هائی مانند حکایت مخنث

 ولوطی،، نان ونی ،گلرخ، مخنث وامرد،جوجی وچادرش،

 کدو کنیز وخر و... نیست بلکه کاستی کتاب از این جا ناشی

 میشود که برخلاف آنچه در جهان اسلام مرسوم بوده

وهست ،بابسم الله آغاز نمیشود . در این مورد عرفا و

دوستداران دانشمند مولوی، حکایت ها تقریر نموده اند .

 در این بین آنچه گوش نوازتر می نماید این است که

 عارف بزرگ پارسی گو در حکایت نی نامه در آنجا

 که از جدائی ها شکایت می کند ازخدا به بزرگی یاد

نموده است .

 بشنو این نی چون حکایت می کند

 از جدائی ها شکایت می کند

 کز نیستان تا مرا ببریده اند

 از نفیرم مرد و زن نالیده اند

 بی شک اگر غرض از نی انسان باشد مقصود از

 نیستان نیز خداست ! ولی اگر نی را انسان

 ونیستان را خدا بدانیم ، به اعتقاد من در کلام مولوی

 نقض به وجود خواهد آمد زیرا مولوی در جای دیگر می گوید

 مرده بدم زنده شدم دولت    عشق آمدو من دولت پاینده شدم

 به نظر من کسی که خود را از نیستان میداند هرگز مرده نبوده

و هرگز زنده نشده است زیرا نیستان از ازل وجود داشته وتا

 ابد بدون تغییر باقی خواهد بود ( ازل وابد به معنی

 زمان بی آغاز وبی پایان) لذا وقتی مولوی می گوید :

 مرده بوده تا عشق وی را زنده نموده است در کلامش

 نقض به وجود می آید!!!          این بحث ادامه دارد .

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:آیا منتسکیو افکار ونظرات مولوی را بازگو نموده است؟, توسط بی امید |

 

مولانا و منتسکیو

 

گر چه نمی توان و نباید افکار واندیشه عارف

کم نظیری مانند مولانا را با عقاید ونظرات

منتسکیو فیلسوف باهم مقایسه نمودولی

چنین به نظر میرسد این دو در مورد خدا

و آفرینش یکسان می اندیشیده اند.با اینکه از

نظر دیدگاه وجهان بینی تفاوت فاحشی با هم

دارند،دیدگاه آنها درمورد خلقت تفاوت چندانی

باهم ندارد.مگر اینکه به این نتیجه ناامیدکننده

برسیم که فیلسوف بلند آوازه غرب،شبی رندانه

شبیخون ناجوانمردانه ای به گنجینه با ارزش

شرق زده وبا دست پرمراجعت نموده است .

نباید فراموش کردکه بحث ما درمورد خلقت از

دیدگاه یک عارف ویک فیلسوف است مولوی

اعتقاد دارد :

 

ذاته نا یافته از هستی بخش

کی تواند که بود هستی بخش

منتسکیو نیزبرخلاف فیلسوفان هم عصرخود

 معتقد است:چه ابلهان است که گمان بریم

موجودات اندیشمند،مخلوق سرنوشت کورند »

البته دراین خصوص می توان با اندکی تساحل ،

به این نتیجه هم اندیشیدکه شایدپس ازگذشت

چندین قرن، منتسکیو فیلسوف هم به همان

نتیجه ای دست یافته باشد که قرنها قبل

مولوی عارف رسیده بود . نظر شما چیست؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب: افسوس که دل شکست , توسط بی امید |

 

 دیدی دلم چه بی صدا شکست ؟

 

دیدی دلم چه بی صدا شکست ؟

دیدی این بلور درخشان عمر من بازیچه بود؟

دیدی چه بی صدا دل پر آرزوی من

از دست کسی که ندانست قدر آن

 به زمین خوردو بی صدا شکست

 

 

نوشته شد توسط : شهزاد

 

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب: انسان کامل کیست ؟, توسط بی امید |

انسان کامل ،عرفا کامل نیست !

 برخی ازمتفکرین مسلمان معتقدند :انسان کاملی که عرفا

 معرفی می کنند یک انسان کامل به معنای واقعی آن نیست.»

گرچه دارای بسیاری ازخصوصیات وویژگی های یک

انسان کامل می باشد اما ضعف هائی نیز دارد زیرا یک

 انسان کامل نمی تواندفقط به خود بپردازدو تنها درفکر

خویش باشد.در واقع انسانی که همه اندیشه اش بدین 

سومعطوف است که «خرک لنگ خویش زجوئی بجهاند»

نمی تواند انسان کامل باشد .زیرا انسان کامل نباید ساعات

فراوانی ازعمر خویش را درخلسه وسماء بگذراند. انسان

کامل نباید بهشت را فقط وفقط برای خود بجوید و خدا را

تنها برای خود بخواهد ودیگران را بحال خود در حیرت و

سرگردانی رها نمایدتا سرازناکجا آباد درآورند .انسان کامل

نباید 3 ربع از ساعات عمر خویش رادر تنهائی به عبادت

و مناجات بگذراند و از خلق فراری باشد. انسان کامل 

می بایست برای مردم اطراف خویش مثمر ثمر واقع شود.

انسانی که بیشتر لحظات عمر را در حال کشف وشهود

بسر می برد ، انسان کامل نیست ونباید رهبری جوامع

بشری رابه وی سپرد .

 

دوست من به عقیده توانسان کامل کیست ؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب: از دفتر خاطرات یک بیمار روانی , توسط بی امید |

 فریاد از دیو دروون

 

 می خروشم از غم هجران تو

می فروشم هرچه را دارم زخویش

تا به سوی تو نهم در راه پا

بلکه من یابم ترا اما کجا ؟

 

یاد می آید مرا ، ایام دور

که تو بوسیدی مرا ، اما به زور

دور می کردم ترا من از برم

تا بیاسایم دمی در بسترم

 

آه ، وقتی میشدی از من جدا

شکوه می کردم من از رفتار خویش

عهد می بستم اگر آیی برم

فاش گویم نزد تو اسرار خویش

 

وای از دیو درونم که به قهر

می خروشد بر منو افکار من

او گریزان است از عشق ووفا

او نمی خواهد که من یابم ترا

 

میگریزم از خود و دیو درون

میروم تا انتها، تا به جنون

 

 

 

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 9 مهر 1392برچسب: آیا جبر بر جهان حاکم است یا اختیار ؟, توسط بی امید |

 

 دانته ومشیت الهی

 

دانته را بدون اغراق می توان بزرگترین شاعر و

کتاب وی ، کمدی الهی رابزرگترین و باشکوهترین

و یکی از شاهکارهای جهان مسیحیت در قرن

سیزدهم میلادی عنوان نمود . گر چه دانته ، اثر

جاودانه اش کمدی الهی را تحت تاثیر کتاب سفری

به بهشت ودوزخ ،اثر خامه ابوالعلا معری سروده

است .دانته با زیرکی وزبردستی تمام ،در کتاب

خود کمدی الهی که طبق اعتقادات مسلمانان

و مسیحیان کاتولیک نوشته شده حالات بعد از

مرگ ومحیط های برزخ،دوزخ وبهشت را

بررسی می کند. وی به مشیت بالغه الهی

اعتقادکامل دارد ولی آزادی اراده انسان را نادیده

گرفته است.زیرا اظهار میدارد: مشیت وی آرامش

خاطرماست.اما درانتهای کتاب به این نتیجه میرسد

که حتی آگاهترین ارواح که مشمول عنایات الهی

هستند هم قادر نیست به این سوال پاسخ بدهد

که انسان با اراده آزادبه انتخاب می پردازد؟یامشیت

الهی بر سر نوشت وی حاکم است !!!!!!!!!!!

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:, توسط بی امید |

 

 بیا ای حافظ شیراز

 

بیا ای حافظ شیرازبا هم محفلی سازیم

دمی را گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم

دگر عشق و محبت نیست درشیراز محبوبت

بیا تا محمل خود را به شهر دیگر اندازیم

بیا تا حسرت دیروز را در دل بخشکانیم

(فلک را سقف بشکافیم وطرحی نو دراندازیم)

 شراب ارغوانی را به شیخ و زاهدش بخشیم

تن خود را فقیرانه به حوض کوثر اندازیم

 

 

 

 

 

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:, توسط بی امید |

 

   بی کس وتنها

 

بی کس وتنها،غمگین ودربدر

لنگ لنگان میروم تاانتهای شهر

با چشمان اشکبارمی کنم نگاه

به پای برهنه وسنگ فرش کوچه های شهر

می بارد باران تند و بی لجام

بر من و کوچه ، پسکوچه های شهر

قطرات اشک می چکد به وادی گونه ام

این منم، تنها بینوای شهر

 سگی گرسنه دنبال می کند مرا

هراسان می گریزم در کوچه های شهر

امید نیست گشوده شود دری

از میان  تمام خانه های شهر

کس خار را نمی برد جان من

به میهمانی گلخانه های شهر

روزم ز شب سیه تر نموده سرنوشت

زچه سنگ میزنند مرا دردانه های شهر

با این بخت سیاه و بغض شکسته در گلو

باید سفر کنم به ویرانه های شهر

دلم گرفت زعالمان بی عمل ، رها:

شاید همنشین شوم با دیوانه های شهر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.